6 نشانه که کودک شما ذهنیت قربانی بودن دارد

قربانی

ذهنیت قربانی بودن، یک نگرش خود ویرانگر است که میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. برای مثال، کودکی که توسط همسالان مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، ممکن است خود را کاملاً درمانده ببیند.

جولیا ام چمبرلین، درمانگر و پزشک میگوید:” ذهنیت قربانی به نحوه درک فرد از رابطه خود با جهان و شرایط مربوط میشود. طوری که فرد حس میکند قربانی زاده شده و هیچ کنترلی بر شرایط خود ندارد.”

چمبرلین میگوید:” داشتن ذهنیت قربانی به کودک شما در زندگی کمک نمیکند و میتواند منجر به تصور منفی از خود، خود تخریبی، رنجش و عدم مسئولیت پذیری شود. مهم است که مراقب علائمی باشید که نشان میدهد کودک شما این نوع تفکر قربانی را دارد یا خیر.”

نشانه های ذهنیت قربانی

تعدادی نشانه وجود دارد که نشان میدهد کودک درگیر تفکر قربانی است که شامل احساس ناتوانی، داشتن دیدگاه منفی، سرزنش دیگران است. بیشتر اوقات، تفکر قربانی نتیجه برخی از انواع آسیب‌ ها، مانند قلدری یا بدرفتاری است.

همچنین توجه به این نکته مهم است که کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته یا به نحوی قربانی شده است به خاطر رفتاری که متحمل شده است مقصر نیست زیرا آنها هیچ کنترلی بر روی این نوع پیشامدها ندارند.

آنها در مورد الگوهای فکری خود حق انتخاب دارند. و اگر آنها ذهنیت قربانی را انتخاب کرده اند، باید به آنها آموزش داده شود که چگونه به شیوه ای سالم تر به این نوع تجارب پاسخ دهند. در اینجا شش نشانه وجود دارد که کودک درگیر تفکر قربانی است.

احساس بی قدرتی و ضعیف بودن

کریستین میگوید، کودکی که خود را قربانی میبیند، معمولاً کاری برای تغییر وضعیت خود انجام نمیدهد. آنها تصور میکنند در برابر موانعی که با آن مواجه میشوند کاری نمی توانند انجام دهند، یا معتقدند تلاش هایشان برای ایجاد تغییر موثر نخواهد بود.

زمانی که فرزند شما نمیداند چگونه تکالیف خود را انجام دهد یا حرف های معلم را متوجه نشود، ممکن است از درخواست کمک امتناع کند. آنها همچنین زمانی که مورد آزار و اذیت هم سالانشان قرار میگیرند سکوت اختیار میکنند و منفعل میمانند. این نگرش درمانده همچنین احتمال قربانی شدن کودک توسط دیگران را افزایش میدهد.

درباره نیازهای ویژه اوتیسم کودکان (6 تا 12 سال) بدانید.

داشتن چشم انداز منفی

دلسوزی به خود، خود تخریبی و طرز فکر قربانی همه دست به دست هم میدهند. کودکی که احساس میکند قربانی است، به جای جستجوی راه حل برای مشکلات خود، انرژی خود را صرف تلاش برای جلب همدردی میکند.

آنها به جای انجام اقداماتی برای تقویت روحیه یا بهبود وضعیت، ترجیح میدهند شکایت کنند. و ممکن است هر چیز خوبی را که در زندگیشان اتفاق می ‌افتد خراب کنند – گاهی اوقات حتی بدون اینکه متوجه شوند که دارند آن را انجام میدهند.

چمبرلین میگوید:” خود تخریبی و تمام تاکتیک ‌های مقابله ‌ای ناسازگار، چون یک بار پاسخ گو نیازی بودند دوباره و دوباره انجام میشوند.”

تمرکز بر روی نقاط منفی

اگر 9 اتفاق خوب و یک اتفاق بد رخ دهد، کودکی که ذهنیت قربانی دارد، روی چیزهای منفی تمرکز میکند. حتی وقتی اتفاق مثبتی می ‌افتد، آنها ممکن است با گفتن جمله ‌ای مانند “این دیگر تکرار نمیشود” یا “آنها فقط خوب بودند چون شما آنجا بودید” خوشبختی خود را نادیده میگیرند.

این یک چرخه معیوب است که خود را تداوم میبخشد. به همین دلیل، واقعاً مهم است که به بچه‌ها یاد دهیم که چگونه مثبت ‌تر باشند یا در موقعیت‌ های چالش‌ برانگیز چیزهای خوب را بیابند.

پیش بینی عذاب و نقاط تاریک مسائل

کودکی با ذهنیت قربانی احتمالاً پیش ‌بینی ‌های فاجعه‌ باری انجام میدهد. آنها ممکن است جملاتی مانند: “فردا در آن آزمون مردود میشوم” یا “همه به من خواهند خندید.” را تکرار کنند.

همچنین ممکن است فرزند شما بترسد که امید خود را تقویت کند. حتی وقتی به آنها گفته میشود که قرار است کار سرگرم کننده ای انجام دهند، پیش بینی میکنند که آن کار به نتیجه نمیرسد. تفکر منفی آنها استرس غیرضروری ایجاد میکند و انجام بهترین کار یا لذت بردن از وقت را برای آنها دشوارتر میکند.

قربانی

سرزنش دیگران

کودکی با نگرش “من بیچاره” دیگران را به خاطر شرایط ناگوارشان سرزنش میکند. آنها انتظار دارند که همه برای آنها تلاش کنند. حتی ممکن است عمداً دیگران را تحریک کنند، بنابراین میتوانند

بدبختی اغراق آمیز

کودکی که خود را قربانی میبیند، احتمالاً هنگام توصیف شرایط خود از کلماتی مانند “همیشه” و “هرگز” استفاده میکند. احتمالاً چیزهایی مانند “من هرگز نمیتوانم کار سرگرم‌ کننده‌ ای انجام دهم” یا “بقیه بچه‌ها همیشه با من بد هستند” میشنوید.

این نوع تفکر همه یا هیچ به این معنی است که کودک برای تشخیص استثناهای قاعده تلاش خواهد کرد. حتی زمانی که کسی شواهدی بر خلاف آن را نشان میدهد، کودکی با ذهنیت قربانی اصرار میورزد که درک خود دقیق است.

پیامدهای تفکر قربانی

راینهارت میگوید که اغلب اوقات، ذهنیت قربانی ریشه در نوعی قربانی شدن دارد، مانند سوء استفاده یا قلدری که منجر به احساس آسیب، پریشانی و درد میشود. وقتی بچه ها یک موقعیت آسیب زا مانند قلدری را تجربه میکنند، شروع به این باور میکنند که درمانده هستند و هر کاری که انجام میدهند نتیجه بخش نخواهد بود.

راینهارت میگوید این باورها همچنین میتوانند پیامدهای زیادی مانند نگرش منفی و عزت نفس پایین ایجاد کنند. همچنین باعث میشود بچه ها چیزهای خوب زندگی خود را خراب کنند. یا مبتلا به اضطراب و افسردگی شوند.

چه کار کنم که فرزندم مداد دست بگیرد؟

باورها یا افکار رایج

به گفته راینهارت، در اینجا برخی از افکار یا باورهای رایجی وجود دارد که کودکان با ذهنیت قربانی باور میکنند یا میگویند:

  •     چرا تلاش کنم؟
  •     من نمیتوانم هیچ کاری را درست انجام دهم.
  •     هیچکس مرا دوست ندارد.
  •     من هیچ دوستی ندارم.
  •     فایده ندارد.
  •     هیچ وقت هیچ چیز به من نمی رسد.

در هسته خود، داشتن ذهنیت قربانی یک مکانیسم مقابله ناسالم است که ریشه در احساس ناتوانی در هنگام وقوع تروما دارد.

 

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *