نارساخوانی رشدی:
اختلالی که به طور خاص و چشمگیر در یادگیری مهارت های خواندن, نوشتن و یا هجی کردن ایجاد می شود و در فرد با حالت نارساخوانی ظهور پیدا می کند بطور معناداری زیر سطح هوشش (سن عقلی) و سن تقویمی اش و میزان آموزشی که دیده می خواند و می نویسد.
مشکل خواندن و نوشتن نباید بدلیل مشکلات هوشی , حسی- حرکتی , عاطفی , اقتصادی-اجتماعی فرهنگی یا آموزشی ایجاد شده باشد.
علائم نارساخوانی:
- مشکل در توالی و نظم ( مثل نامیدن ماههای سال، گفتن حروف الفبا، لباس پوشیدن و..)
- مشکل در جهت یابی (نامیدن جهت راست و چپ)
- مشکلات حرکتی و بیش فعالی، بد عملکردی حرکتی، رشد حرکتی همرا با تاخیر
- مشکل در تمایز انگشتان
- تاخیر در رشد گفتار و زبان
- مشکلات گفتار و زبان
- مشکلات حافظه کوتاه مدت- تکرار اعداد در جهت معکوس- حفظ جداول
- تکرار کلمات چند هجایی
- تمییز شنیداری ضعیف
- حافظه فعال نابسنده در توالی و تطابق واج/ نویسه
- مشکل در ترکیب صدا و خوشه همخوانی
- مشکلات هجی کردن (اختلال شدید در هجی – هجی نامانوس)
- نقایصی در ادراک بینایی
- تصور آینه وار
- ناتوانی در ادراک و کد گردانی و نگهداری یک تصور نمادین معنادار و ثابت
- خود پنداره ضعیف (درک شناختی و ارزیابی هشیارانه فرد از خودش؛ افکار و نظرات فرد درباره خودش.)
شیوع:
شیوع نارساخوانی در پسران تقریبا 3 برابر دختران (یا 4 به یک) است. میزان شیوع در ایران 12% است.
سبب شناسی:
آناتومی:
در افراد عادی 2 نیمکره از لحاظ اندازه یکسان نیستند و نیمکره مسئول پردازش زبان بزرگتر است. در افراد نارساخوان این عدم تقارن بین دو نیمکره وجود ندارد و تقریبا متقارن هستند.
در مطالعات با سیتی اسکن منطقه پریتال , اکسی پیتال چپ در گروه کنترل در مقایسه با نیمکره راست بزرگتربود. از میان 8 فرد نارساخوان بین 6 کودک تفاوتی در اندازه پریتال و اکسی پیتال وجود نداشت. 2کودک نیز اندازه آنها در نیمکره راست بزرگتر بود.
نوروفیزیولوژی : بدعملکردی جزئی عصبی
علائم:
اشکال در منطقه بندی انگشتان، اشکال در تمییز راست و چپ
ناهنجاری در ناحیه گیجگاهی و آهیانه ای-پس سری
تاریخچه تولد: وزن پایین- آنوکسی
نکته: نمی توان صریحاً علت نارساخوانی رشدی را مشکلات عصبی دانست چون که باعث سردرگمی برای تشخیص افتراقی بین نارساخوانی رشدی و اکتسابی خواهد شد.
برتری طرفی:
تعریف: ترجیح فرد برای استفاده بیشتر از یک نیمه بدن در قیاس با نیمه دیگر برای انجام تکلیفی خاص.
بهترین نظریه برای توجیه علت اختلال: وجود نقص یا بدعملکردی در نیمکره چپ به همراه عقب ماندگی در بلوغ نیمکره چپ برای پردازش زبان
بدعملکردی نیمکره چپ بطور کامل نیست، زیرا در این صورت گفتار و سایر صورت های زبان دچار مشکل می شوند. مشکل نارساخوان در آن قسمت از گفتار و زبان است که ارتباط خاصی با صدا و نمادهای نوشتاری دارند.
شواهد: برتری حسی و حرکتی ، EEG، بررسی از طریق مطالعات شنیداری دو گوشی، میدان بینایی تقسیم شده.
ژنتیک:
زمینه ژنتیکی دارد و در خانواده هایی که این اختلال وجود دارد درصد ابتلای افراد بیشتر است. در صورت ابتلای پدر احتمال ابتلای پسر 40 درصد می باشد.
مشکلات پردازش واجی :
اشکال در پردازش واجی از اشکال در تقطیع و آگاهی واجی سرچشمه می گیرد.
افراد نارساخوان در پردازش واجی مشکل دارند و به همین دلیل از طریق واژه نگار می خوانند.
در کاربرد قواعد نویسه-واج نسبت به طبیعی ها مشکل بیشتری دارند.
مشکلات نامیدن :
مشکل نامیدن به دلیل کندی در بازیابی رمزهای کلامی بروز می کند.
مشکلات زبانی عمومی :
از آن جایی که اکثر نارساخوان ها حداقل از هوش متوسط برخوردارند و اختلالی در درک شنیداری زبان ندارند نمی توان آن ها را به عنوان کودکانی که دارای اختلال زبانی هستند در نظر گرفت. فقط ممکن است اشکالات ظریفی در تعمیم و درک انتزاع و یکپارچه سازی اطلاعات بینایی داشته باشند.
مشکلات حافظه :
ظرفیت حافظه کوتاه مدت این کودکان نسبت به دیگران فرقی ندارد، بلکه راهبردهای دستیابی به اطلاعات و روش رمزگردانی آن ها تفاوت دارد. مشکلات حافظه کوتاه مدت در همه نارساخوان ها دیده نمی شود پس یک نقص عمومی نیست.
نقائص حرکتی و ادراکی
- نقائص ادارک دیداری
- حافظه دیداری
- حرکات چشم
- نقائص ادراک شنیداری
مشکلات نحوی، معنایی و واژگانی:
نحو ساده تری دارند.
در معنا نیز به علت مشکل در دستیابی فوری به رمزهای زبانی نمی توان انتظار داشت که کودک به اطلاعات معنایی سطح بالا دست یابد.
مشکلات تکرار:
در تکرار ناکلمه ها مشکل دارند اما مشکل تکرار در کلمات پربسامد دیده نشد، به نظر می رسد این اختلال به مشکلات کودک در تقطیع واجی برگردد.
هوش و نارساخوانی:
اکثر کودکان نارساخوان مشکلات هوشی ندارند. عقب ماندگان ذهنی که مشکل خواندن دارند اما در سطح سن عقلی شان می خوانند نارساخوان نیستند بلکه ضعیف خوان هستند.
دقت کنید که ضعیف خوان زیر سن تقویمی اما همپایه سن عقلی میخواند اما نارساخوان زیر سن عقلی و تقویمی اش میخواند.
تشخیص نارساخوانی:
برای تشخیص نارساخوانی حداقل باید چند ماه از شروع مدرسه گذشته باشد. در ماه اول، دوم یا سوم مدرسه نمی توان نارساخوانی را تشخیص داد.
می توان از طریق ارزیابی برخی مهارتها از جمله تقطیع هجایی افرادی را که احتمال دارد در آینده نارساخوان شوند در سنین قبل از مدرسه یا ماه های اول مدرسه شناسایی نمود.
اگر کودک به طور معناداری 12-9 ماه (در سنین پایین تر) و 24-18 ماه (در سنین بالاتر) عقب تر از همسالانش در توانایی خواندن و نوشتن باشد به او برچسب نارساخوان می زنیم.
نقش گفتاردرمانگر در درمان اختلال نارساخوانی:
نارساخوانی مشکل در زبان نوشتاری است. زبان نوشتاری یکی از حوزه های زبان است. گفتاردرمانگر علاوه بر کار روی زبان شفاهی روی زبان نوشتاری هم کار می کند. پایه های زبان نوشتاری بر زبان شفاهی است. هر اختلالی در حوزه زبان نوشتاری حوزه کار گفتاردمانگر است.