تکامل و رشد خواندن

تکامل و رشد خواندن

رشد و تکامل خواندن:

توصیفات گوناگونی در رابطه با رشد و تکامل خواندن ارائه شده است که هر کدام از آن ها طیفی از پدیده های درگیر در خواندن را توصیف کرده اند. یکی از نظریه های مطرح در مورد رشد خواندن، نظریه مرحله ای بودن رشد خواندن است که در حقیقت تغییر مهارت خواندن را همزمان با افزایش رشد شرح می دهد. در این گروه نظر بر این است که کودک در اول به عنوان یک ناخوان شروع به خواندن می کند و پس از طی مراحلی با کسب اطلاعات پیچیده مربوط به خواندن، به یک روان خوان تبدیل می شود. یکی از نظریه های مفید در این گروه نظریه ها، مدل سه مرحله ای فریث است که اینک آن را بصورت مختصر بررسی می کنیم.

فریث در سال 1985 مدلی سه مرحله ای برای تکامل خواندن ارائه داد که این مراحل عبارتند از:

 مرحله اول: مرحله واژه نگار

مرحله دوم: مرحله الفبایی

مرحله سوم: مرحله نگارشی

اینک به شرح ویژگی های هر یک از این مراحل می پردازیم:

مرحله واژه نگار: در این مرحله کودک کلمات آشنا را با استفاده از مختصه های ممیزه بینایی یا بافتی تشخیص می دهد ( یعنی کلمه را بصورت یک تصویر کلی می انگارد). در این مرحله کودک اصلاً نمی تواند کلمات نا آشنا را بخواند.

مرحله الفبایی: در این مرحله، کودک در خواندن از قواعد تناظر نویسه-واج استفاده می کند بنابراین تا حدودی رمزگشایی کلمات نا آشنا ممکن می گردد.

مرحله نگارشی: در این مرحله، کلمات براساس نشانه های نگارشی تشخیص داده شده و با تکواژها مطابقت داده می شوند. راهبردهای نگارشی از راهبردهای واژه نگار تفکیک شده اند؛ زیرا در مرحله نگارشی کودک باید بتواند حروف انتزاعی را پردازش تحلیلی نماید. برخلاف راهبردهای الفبایی، راهبردهای نگارشی غیر واجی بوده و واحدهای بزرگتر از کلمات را شامل می شوند.

 

رشد خواندن در سطح متن:

فاز یک:

قادر به خواندن متون آشنا می باشد.

تمرکز روی سرعت و روان خواندن است نه کسب اطلاعات از متن.

فاز دوم:

خواندن متن برای کسب اطلاعات جدید.

فاز سوم:

کودک می تواند دیدگاه و کانسپت جدید از متن کسب کند.

و در نهایت در

فاز چهارم:

، به یک خواننده ماهر تبدیل می شود.

 

نارساخوانی رشدی؛ تعریف و سبب شناسی:

مروری کوتاه بر تاریخچه:

در آغاز، نارساخوانی را نوعی اختلال نورولوژیکی ویژه می دانسته اند که به دلیل ضایعات اکتسابی مغز پدید آمده است.

1871 دجرین: در بررسی های خود ضایعاتی در قسمت خلفی لب گیجگاهی نیمکره چپ ملاحظه کرده که در محل به هم رسیدن لب های آهیانه ای، گیجگاهی و پس سری بوده است.

1878 کاسمائول: کوری خواندن

1895 هینشل وود: کوری کلمه. به نظر او بخش هایی از نیمکره چپ مغز این کودکان که به ذخیره سازی لغات دیداری و حافظه حروف مربوط می شود، آسیب دیده است.

1937 ارتون: از واژه وارونه خوانی برای توصیف این اختلال استفاده کرد. به نظر او هنگامی که یکی از نیمکره های مغز نسبت به دیگری برتری پیدا نکند تصویر کلمه ها به صورت وارونه منعکس می شوند و مشکلات خواندن پدید می آیند. بر این اساس ارتون برنامه های ورزشی برای تقویت اعضای یک طرف بدن پیشنهاد کرد که باعث برتری یک نیمکره بر دیگری می شود. تثبیت برتری یکی از نیمکره ها به پیشرفت در زبان، خواندن و استدلال می انجامد. به نظر او از آن جایی که تعداد افراد راست دست بیش از چپ دست است در آموزش کودکانی که برتری جانبی آن ها مشخص نیست بهتر است اعضای سمت راست آن ها تقویت شود. او پیشنهاد کرد که برنامه های جبرانی خواندن به گونه ای طراحی شود که کودک بتواند با استفاده از حس های بینایی، شنوایی و جنبشی اطلاعات را کسب کند و سپس میان آن ها رابطه برقرار کند.

1908 هیویی: توجه به جنبه های اپتیک

امیل پاول: حرکات چشم در حین خواندن آرام و یکنواخت نیست و پرش زیادی در حین حرکت روی خط دارد.

فرزندم توی یادگیری ریاضی ضعیفه، چکار کنم که بهتر بشه؟

تقسیمات اختلالات خواندن:

 براساس زمان ظهور:

اکتسابی: از دست دادن مهارت خواندن و نوشتن پس از یادگیری آن ها ( آفازی)

 دوران رشد: ایجاد در دوران قبل از مدرسه و قبل از یادگیری خواندن (ضعیف خوانی، نارساخوانی دوران رشد)

ضعیف خوانی: ضعیف خوان به فردی اطلاق می شود که مهارت های کمتری در خواندن نسبت به  همسالان خود دارد، به طوری که مهارت خواندن وی 1 تا 2 انحراف معیار پایین تر از سطح کلی تحصیلات (سطح کلاس و پایه درسی) او است. علت اصلی عقب بودن از کودکان هم پایه، پایین بودن بهره هوشی است.

تشخیص افتراقی ضعیف خوان ها از نارساخوان ها:

این تشخیص از طریق انجام و بررسی نتایج آزمون های شناختی، آزمون های مهارت خواندن و هجی کردن مشخص می شود.

ویژگی های افراد نارسا خوان:

  • میانگین بهره هوشی 102
  • تأخیر در گفتار و زبان
  • %76 شایع تر در پسران
  • پیش آگهی بسیار ضعیف
  • شیوع کمتر مشکلات حرکتی و کنشی
  • شیوع بیشتر در خانواده های کم جمعیت و سطح بالا

ویژگی افراد ضعیف خوان:

  • میانگین بهره هوشی 80
  • تأخیر و ناهنجاری عمومی در رشد
  • 54% شایع تر در پسران
  • پیش آگهی بهتر
  • مشکلات حرکتی و کنشی
  • شیوع بیشتر در خانواده های پرجمعیت و سطح پایین

 مشکل خواندن:

باید از نارساخوانی تفکیک شود. مشکل خواندن واژه ای است فراگیر که هر فردی به هر شکلی دچار مشکل در خواندن باشد در این حوزه قرار می گیرد (کودک عقب مانده ذهنی، کودک دچار مشکلات عاطفی- روانی حاد مانند وابستگی شدید به مادر و ترس از جدایی، کودک دچار مشکلات حسی، وجود مسائل فرهنگی مانند دو زبانگی، وجود مشکلات اجتماعی-اقتصادی، عدم آموزش کامل و مناسب به دلایلی مانند: جنگ زلزله, شغل پدر)

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *