یک تجربه خوب در مهدکودک بچه ها را برای موفقیت در مدرسه و بزرگسالی آماده می کند. دانشآموزان کلاسهای کوچکتر مهدکودک بیشتر از دانشآموزان کلاسهای بزرگتر به کالج میروند. و در سن 27 سالگی، دانشآموزانی که معلمان مهدکودکی با تجربهتری داشتند، نسبت به همسالان خود که معلمان کمتجربهتری در مهدکودک داشتند، درآمد بیشتری داشتند.
یکی از عواملی که بسیاری از والدین در نظر می گیرند، سن فرزندشان هنگام شروع مهدکودک است، بر اساس اینکه سن آنها تا چه حد به تاریخ پایان ثبت نام نزدیک است. سنینی که کودکان واجد شرایط شروع مهدکودک هستند در سراسر ایالات متحده و سایر کشورها متفاوت است. معمولاً در ایالات متحده، کودکی که در تاریخ 1 سپتامبر یا قبل از آن 5 ساله می شود، می تواند در همان سال مهدکودک را شروع کند. اما اکثر ایالت ها در واقع از کودکی نمی خواهند که مدرسه را تا دیرتر شروع کند، حتی در سن 7 یا 8 سالگی.
شواهد نشان میدهد که کودکانی که برای کلاس مهدکودک خود نسبتاً جوان هستند – آنهایی که فقط چند هفته یا ماه بزرگتر از آنچه که قوانین قطع نیاز دارد – در معرض خطر بیشتری برای انجام کارهای بدتر در مدرسه، عقب افتادن نمره و داشتن شرایط اجتماعی پایینتر هستند.
دانشآموزانی که مهدکودک را در سنین پایینتر شروع میکنند، احتمالاً توسط معلمان بهعنوان علائم اختلال نقص توجه/بیشفعالی در مهدکودک ارزیابی میشوند و با دارو برای ADHD درمان میشوند.
وقتی بچههای کوچکتر از بچههای بزرگتر در همان کلاس تککلاسی وضعیت بدتری دارند، و بچههای بزرگتر بهعنوان پیشرفتهتر دیده میشوند، اغلب به این دلیل است که بزرگسالان تمایل دارند بچهها را با یکدیگر مقایسه کنند. بچه های نسبتا بزرگتر ممکن است به نظر بهتر از بچه های نسبتا کوچکتر رفتار کنند، به خصوص که کلاس های مهدکودک بیشتر بر روی آکادمیک تمرکز می کنند و زمان کمتری برای بازی ارائه می دهند. این تفاوتها با هم «اثر سنی نسبی» نامیده میشوند.
در نتیجه، برخی از خانوادهها تصمیم میگیرند تا ورود فرزندشان به مهدکودک را به تأخیر بیندازند، بهویژه آنهایی که میتوانند این کار را انجام دهند.
در اینجا پنج روشی که خانوادهها میتوانند به حمایت از مهدکودکهای خود کمک کنند، بهویژه آنهایی که نسبتاً جوانتر از همکلاسیهای خود هستند، آورده شده است.
5 نکته ای که کاردرمانگران می خواهند والدین در مورد گرفتن مداد بدانند
فرصت های یادگیری
دانش آموزان نسبتاً بزرگتر زمان بیشتری برای یادگیری مهارت های تحصیلی داشته اند. برای کمک به مهدکودکهای جوانتر، خانوادهها میتوانند تجربیات یادگیری بیشتری ارائه دهند. این شامل درگیر کردن کودکان در مکالمات بیشتر و کتابخوانی مشترک است. این را می توان در سال های پیش دبستانی و در سراسر مهدکودک شروع کرد.
تفکر مثبت
والدین و مربیان مهدکودک می توانند تا حد امکان بر تشویق و تمجید از عملکرد مثبت کودکان نسبتا کوچکتر در کلاس متمرکز شوند. اگر بازخورد بیشتر منفی باشد – که در آن به کودک نسبتاً کوچکتر همیشه گفته میشود «عجله کن»، «توجه کن»، «این کار را به روش درست انجام بده»، و همه تغییرات دیگر دستورالعملها که شامل کلماتی مانند «نه» است، نکن» یا «توقف» – ممکن است در نهایت تعطیل شوند و تلاش برای پیروی از دستورالعمل ها را متوقف کنند. برای مبارزه با این امر، مربیان و والدین می توانند بر روی همه کارهایی که کودک درست انجام می دهد، به جای اشتباه، تأکید کنند. یک هدف خوب این است که برای هر اصلاح یا تغییر مسیر حداقل سه گزاره مثبت را به کودک ارائه دهید.
اهداف مناسب تعیین کنید
والدین کودکان نسبتاً کوچکتر می توانند در اوایل سال تحصیلی با معلم مهدکودک فرزند خود ملاقات کنند تا در مورد اهداف فردی کودک صحبت کنند. آن جلسه می تواند در مورد نقاط قوت و مهارت های فعلی کودک و همچنین زمینه های نیاز به رشد صحبت کند. بزرگسالان می توانند اهداف معقول و قابل دستیابی را هر هفته یا ماه برای کودک تعیین کنند. این می تواند به جبران مقایسه های نسبی احتمالی که ممکن است پیشرفت فردی را پنهان کند، کمک کند.
درباره فعالیت های تله تراپی برای سنین مختلف بیشتر بدانید.
پیگیری پیشرفت
برای پیگیری اهداف تعیین شده در ابتدای سال، بررسی روزانه یا هفتگی پیشرفت رفتاری یا تحصیلی می تواند به والدین و معلمان مهدکودک کمک کند تا با هم بهترین کار را انجام دهند. انتظار تا پایان سال تحصیلی بسیار طولانی است و در صورت نیاز به اصلاح اهداف، زمانی برای تغییر مسیر باقی نمی ماند. مراجعه های مکرر همچنین فرصت هایی برای پاداش و تمجید از کودک برای موفقیت فراهم می کند.
چشم انداز را حفظ کنید
ممکن است برای مربیان و والدین مفید باشد که به خاطر بسپارند که مهدکودک تنها یک سال از تقریباً دو دهه آموزش برای کودکان در مسیر کالج است – و تفاوت سنی کمتر و کمتر در عملکرد تحصیلی کودکان با بزرگتر شدن اهمیت دارد.