آگاهی واجی
آگاهی واجی به معنای توانایی شناسایی، تمییز و دست کاری اجزای کلمه شفاهی است.
مهارت های آگاهی واجی باید از دو جنبه مورد بررسی قرار بگیرند. اولین جنبه، اندازه واحد صدایی است که باید مورد توجه و دستکاری قرار گیرد. واحدهای صدا از اندازه های بزرگ تر به کوچک تر عبارتند از هجا، واحدهای آغازه و قافیه و واج ها.
به این ترتیب میتوان گفت آگاهی واجی سطوح مختلفی دارد و شامل آگاهی از هجا، آگاهی از واحدهای درون هجایی نظیر قافیه و تجانس و آگاهی از واج هاست.
آگاهی هجایی جزء ساده ترین مهارت های آگاهی واجی است و در سنین اولیه دوران خردسالی ایجاد میشود.
کودک با اکتساب این مهارت قادر میشود تا کلمات (نظیر ماهی) را به هجاهای سازنده آن ها (ما/هی) تقطیع کند. کسب آگاهی درون هجایی نسبت به مهارت آگاهی هجایی دشوارتر است و پس از آن ایجاد میشود و شامل دو زیر مهارت آگاهی از آغازه و آگاهی از قافیه است.
آگاهی از واج پیچیده ترین مهارت آگاهی است و معمولاً قبل از ورود به مدرسه در کودکان دیده نمیشود و ایجاد آن نیاز به آموزش رسمی در مدرسه دارد. در این مهارت کودک باید بتواند واج های تشکیل دهنده کلمه را شناسایی نماید. به عنوان مثال باید بداند واج های سازنده کلمه سیب “س، ای و ب” است.
دومین بعد آگاهی واجی نوعی دستکاری هایی است که فرد باید روی واحدهای صدای مذکور انجام دهد. تکالیف مختلف برای ارزیابی مهارت های آگاهی از واج استفاده میشود که میتوان آن ها را به سه دسته تقطیع واجی، ترکیب واجی و مقایسه واجی تقسیم نمود.
آگاهی واج شناختی، پیش بینی کننده قوی برای رشد خواند ن و نوشتن شناخته شده است.
طی یک مطالعه بلندمدت ، درباره آگاهی از قافیه و همبستگی آن با رشد و پیشرفت خواندن و نوشتن، مشاهده شد که حساسیت و آگاهی از قافیه برای داشتن مهارت تقطیع ، پیش نیاز ضروری است. مهارت تقطیع واجی نیز مهم ترین نقش را در یادگیری خواندن دارد.
رشد مهارت های آگاهی واجی دارای توالی قابل پیش بینی است. این رشد، جهانی و در تمام زبان ها یکسان است. البته برخی ویژگی های خاص در زبان های شفاهی و نوشتاری، سرعت رشد و سطوح آگاهی واجی را تحت تاثیر قرار میدهند. روند رشد مهارت های آگاهی واجی به صورت پیوستاری از آگاهی از واحدهای بزرگ و عینی صدا مانند کلمات و هجاها به سمت آگاهی از واحدهای کوچک تر و انتزاعی تر مانند واج ها میباشد.
به نظر میرسد کودکان با افزایش سن، بیش از پیش به واحدهای کوچک تر حساس شوند. در روند رشد آگاهی بین سطوح مختلف هم پوشانی وجود دارد. به این صورت که کودکان در ضمن این که هنوز در حال کسب مهارت در مرحله قبل هستند میتوانند توانمندی هایی از مرحله بالاتر و پیچیده تر را نیز از خود نشان دهند. کودکان ابتدا کلمات دارای صداهای مشابه یا نامشابه را شناسایی میکنند و سپس به تقطیع میپردازند و سرانجام کودکان با کسب مهارت های جدید در آگاهی، مهارت های آگاهی قبلی خود را تعدیل میکنند.
برخی روشهای آزمودن آگاهی واج شناختی:
برای ارزیابی و سنجش آگاهی شناختی ، از روشها و تکالیف آزمایشی مختلفی استفاده شده و میشود. نخستین روش، بخش کردن (تقطیع) است که در آن از کودک میخواهند کلمه گفته شده را به واج های سازنده اش تجزیه کند و سپس اعمالی را بر روی آنها انجام دهد ؛ مثلا آنها را جداجدا و یک به یک تلفظ کند و یا آنها را بشمارد یا در ترتیب و توالی شان ، تغییری بدهد.
یکی دیگر از روش های آزمودن آگاهی واج شناختی، ترکیب کردن است؛ بدین شکل که از کودک خواسته میشود صداهای منفردی را با یکدیگر ترکیب کند و ساختار یا کلمه بزرگ تری را بسازد.
روش دیگر آزمودن آگاهی واج شناختی ، ارزیابی توانایی کودک در پیدا کردن قافیه و یا تجانس است.
چرا باید مهارت گوش دادن را تقویت کنید؟
قافیه (Rhyme):
در آزمون ها و ارزیابی ها و آموزش ها تکالیف قافیه ای فراوان به کار میروند. سنجش توانایی قافیه ای یکی از مهم ترین اندازه گیری های مهارت های پردازشی گفتاری کودکان است. این توانایی در سنین پایین کودکی نیز دیده میشود. کودکان برای انجام تکالیف قافیه ای و درک مفهوم قافیه، باید بتوانند تشخیص دهند که کلمات هم قافیه ، چه وجه اشتراکی و چه وجه افتراقی دارند. مثلا کلمات مرد، فرد، سرد، مفرد همگی دارای یک قافیه هستند و آن ” َرد” است. این کلمات از نظر آغاز با یکدیگر متفاوت هستند اما چند حرف با هم مشترک است.
تکالیف قافیه ای مختلفی وجود دارند که هر یک سطوح مختلفی از نظام پردازشی واج شناختی کودکان را می سنجند. می توان این تکالیف را به سه دسته کلی تقسیم کرد:
قضاوت قافیه ای (rhyme Judgement):
یعنی قضاوت کردن درباره هم قافیه بودن یا نبودن دو کلمه. مثلا شک و کک یا کک و کرد
که دو کلمه اول هم قافیه و دو کلمه بعدی هم قافیه نمیباشند.
کشف قافیه ای (rhyme detection):
یعنی پیدا کردن کلمات هم قافیه در یکسری از کلمات مثلا سگک، کک، فک، سنگک، کیک
بیان قافیه ای (rhyme Production):
یعنی گفتن کلماتی که دارای قافیه مشابه و مورد نظر باشند.
در تکالیف قافیه ای ، آزمونگر می تواند مواد آزمودنی را به صورت تصاویر عرضه کند.
گاهی می تواند همزمان با تصویر، اسم آنها را نیز بگوید . اگر آزمونگر در تکالیف اول و دوم فقط از تصویر استفاده کند، کودک می تواند بدو ن حرف زدن و فقط با اشاره کردن تصویر مناسب را نشان بدهد و یا اسم تصویر مناسب را بگوید.
اگر آزمونگر در تکالیف فوق ، از تحریکات و مواد کلامی استفاده کند، می تواند هم از کلمات معنادار و هم ازکلمات بی معنا برای آزمودن کودکان استفاده کند.