آوریل توسط برخی به عنوان “ماه اوتیسم” شناخته می شود.
ماه اوتیسم درباره چیست؟
اگر با یک جوان درباره «ماه اوتیسم» صحبت کنید، احتمال میدهم که بیشتر بپرسند: چرا یک ماه در مورد اوتیسم وقت داریم؟ می بینید، “ماه اوتیسم” در بسیاری از تقویم های مدارس (در صورت وجود) علامت گذاری نشده است، و این چیزی نیست که بیش از حد در جامعه عمومی بزرگسالان به رسمیت شناخته شود.
درک تفاوت های اوتیسم
خوب، پس من می پذیرم که افزایش درک تفاوت ها و تجربیات افراد اوتیستیک احتمالاً در دسته خوب «گفتن آسان تر از انجام دادن» قرار می گیرد. با این حال، درک از تجربیات مشترک حاصل می شود، و من امیدوارم که بینش کوچکی از تجربه من بتواند به ما کمک کند تا آن سفر را با هم آغاز کنیم…
بهعنوان یک صاحب کسبوکار و مادر دو فرزند، من با «جنگل» خیلی آشنا هستم. ما مادران خیلی متعهدیم ما سرآشپزهای شخصی، راننده ها، کنترل کننده های تقویم و غیره هستیم. برای من، مسئولیتهای روزانه من شامل در نظر گرفتن درمانهایی است که باید به آنها دسترسی داشته باشیم، ایجاد تعادل بین آنها با حمایتهای آکادمیک و اجتماعی مناسب، اطمینان از اینکه علایق ویژه به رسمیت شناخته میشوند و میتوان آنها را کشف و گسترش داد (برای کسانی که میدانند، شما همچنین کاملاً آگاه خواهد بود که روزی، این علایق خاص ممکن است به شغل تبدیل شود، و همچنین همه چیزهای دیگر در این بین.
اما در میان همه اینها، میدانم که «جنگل» یک بار نیست (اگرچه گاهی اوقات ممکن است چنین احساسی داشته باشد)، بلکه فرصتی برای خانواده ما است تا درک جمعی ما از اوتیسم را افزایش دهند.
تشخیص اوتیسم هم برای والدین و هم برای فرزندان بسیار مورد بررسی است. خانواده من در یک سفر بزرگ برای یادگیری و کشف در مورد ناوبری اوتیسم و معنای آن برای ما بوده است. سؤالاتی وجود دارد که چگونه و چه زمانی در مورد آن صحبت می کنید، با چه کسی در مورد آن صحبت می کنید، کجا می توان نوع اطلاعات مناسب را پیدا کرد، چگونه به پشتیبانی دسترسی داشت، چه تأثیری بر سایر اعضای خانواده خواهد داشت، و البته پس از آن. ، «باید» بیاید (یعنی چه کاری باید انجام دهیم؟) اما پاسخ ها خود را نشان می دهند و خانواده ما به اندازه کافی خوش شانس بوده اند که به پشتیبانی دسترسی داشته باشند که به همه ما کمک کرده تا درک خود را افزایش دهیم.
فکر میکنم همه ما این جمله را شنیدهایم که اگر یک فرد اوتیستیک را ملاقات کرده باشید، یک فرد اوتیستیک را ملاقات کردهاید! در خط کاری ام، هر روز تنوع اوتیسم را می بینم. و وقتی می شنوید که کسی می گوید: “اما او به نظر اوتیستیک نیست”، این حس تنوع را عمیق تر می کند. اگر بتوانیم فرزندانمان را تشویق کنیم که تفاوتهایشان را بپذیرند و فعالانه نقاط قوتشان را به تصویر بکشند، نقاط ضعفشان را بپذیرند، و نشان دهیم که تفاوتها متفاوت است، شاید بتوانیم گفتوگوی جدیدی را شروع کنیم.
هر چه بیشتر تجربیات فردی را به اشتراک بگذاریم، به جای اینکه فقط در سطح تشخیص صحبت کنیم، می توانیم آن تصویر رنگارنگی را که قبلاً در مورد آن صحبت کردم شروع کنیم.
از اینجا به کجا؟
سفر به سوی آگاهی، درک و پذیرش سفر آسان یا واضحی نیست، اما من صادقانه معتقدم که هر چه بیشتر تجربیات “زیسته” خود را به اشتراک بگذاریم و صداها و داستان های افرادی که اوتیسم هستند را در آغوش بگیریم. ما در موقعیت بهتری هستیم تا درک خود را افزایش دهیم (که می تواند منجر به پذیرش شود).
به عنوان یک آسیب شناس گفتار که به اندازه کافی خوش شانس است که کسب و کاری دارد که از افراد مبتلا به اوتیسم و خانواده های آنها حمایت می کند، احساس می کنم مسئولیت دارم که نظرات خود را در مورد “ماه اوتیسم” به اشتراک بگذارم. اما آسان نیست. در مورد اوتیسم چیزهای زیادی می توان گفت، و من می دانم که خانواده هایی که به تازگی سفر خود را آغاز کرده اند، همان حس غرق شدنی را خواهند داشت که زمانی من داشتم. ما باید با هم کار کنیم تا از یکدیگر حمایت کنیم، صرف نظر از اینکه سفر چگونه است، و به طرز فکر مردم و نحوه انجام کارها احترام بگذاریم.
بنابراین، از کجا به اینجا؟ من معتقدم این در مورد رشد درک است. در ماه آوریل صحبت های زیادی در مورد آنچه که باید بگوییم و برای آگاهی/پذیرش اوتیسم چه کاری باید انجام دهیم وجود دارد، اما برای من، این موضوع در مورد درک است. درک از دیدگاه فردی “زیست شده”. درک اینکه چگونه خانواده ها در حال هدایت اوتیسم هستند. درک اینکه چگونه می توانید از افراد اوتیستیک حمایت کنید. درک نحوه دسترسی به خدماتی که می تواند به کودکان و خانواده ها کمک کند تا زندگی روزمره خود را بهتر هدایت کنند. به جای تمرکز بر “آگاهی”، ماه اوتیسم شاید بتواند درک، قدردانی و شمول را تشویق کند تا ما به عنوان یک جامعه بتوانیم از افراد اوتیسم حمایت کنیم و تفاوت را جشن بگیریم.
درمورد فعالیت های تله تراپی برای سنین مختلف بدانید.
بسیار متواضعانه، میدانم که همه پاسخها را ندارم. اما، امیدوارم با به اشتراک گذاشتن برخی از افکارم (و سر و صداها)، بتوانم گفتگویی را آغاز کنم که، اگر هیچ چیز دیگری، احساس ساده مهربانی با دیگران را در بر بگیرد.