متغیرهای موثر در زمان توقف ها هنگام خواندن متن و طول حرکات پرتابی:
دشواری های متن: هرچه موضوع متن سخت تر باشد، طول توقف ها هنگام خواندن بیشتر، طول حرکات پرتابی
کوچکتر، تعداد برگشت ها به عقب بیشتر و سرعت خواندن کاهش می یابد.
تفاوت در نوع خط: نینکر روی مختصه های خطی از جمله اندازه حروف، نوع رسم الخط حروف
و طول خط تحقیق کرد.
نتایج تحقیق وی بدین شرح است: نوع شکل حروف، تفاوت زیادی در خواندن ایجاد نمی کند. همچنین اگر خط بیش از حد طولانی باشد ممکن است فرد به اشتباه خط دیگری را بخواند، از طرف دیگر خط خیلی کوتاه، یک یا دو کلمه ای، میزان و سرعت پردازش را پایین خواهد آورد. اندازه مطلوب خط، 12 حرف می باشد.
بطورکلی، اگر نوع شکل حروف، اندازه آن ها و طول خط منطقی باشد، سرعت خواندن تفاوت چندانی نشان نخواهد داد.
تفاوت در فاصله متن نوشتاری تا چشم: با تغییر فاصله متن از چشم، طول پرش تغییری نخواهد کرد. (متوسط طول حرکات پرتابی 9 حرف است.) اگرچه هرچه متن عقب تر برود، خواندن آن کمی سخت خواهد شد و در نتیجه طول مدت توقف ها کمی افزایش می یابد که احتمالاً بخاطر مشکل تر بودن تمییز حروف از فاصله دورتر میباشد.
تفاوت های نگارشی: برای تاثیر نظام نوشتاری روی سرعت خواندن دو عامل مطرح شده: یکی اینکه در زبان های چینی و ژاپنی که تکواژ یا هجا به عنوان واحد حرفی محسوب میشود نسبت به زبان انگلیسی طول حرکات پرتابی بزرگتر است. جهت خواندن عامل دیگری است که ظاهرا در سرعت خواندن تاثیری ندارد.
بسامد واژه: واژه های پربسامد آسان تر و سریع تر از واژگان کم بسامد بازشناسی و تشخیص داده می شوند.
سن اکتساب: واژه هایی که در سنین پایین فرا گرفته میشوند، بهتر از واژه هایی که در سنین بالا آموخته شده اند، تشخیص و درک میشوند. البته واژگان آموخته شده در سنین پایین لزوما با واژگان پربسامد همخوانی ندارند، در واقع کودکان در سنین پایین، بیشتر واژه های کوتاه با معانی عینی تر را مورد توجه قرار می دهند.
تکرار: عامل دیگری که روی تشخیص واژه اثر گذاشته، تکرار می باشد. مثلا هرچه واژه “میز” برای کودک تکرار شود و آن را بخواند، تشخیص های بعدی آن در متون بعدی ساده تر خواهد شد. در حالی که شنیدن واژه یا دیدن تصویر میز هیچ تاثیری بر تشخیص بعدی آن نخواهد داشت.
معنا و متن: در بافت های مرتبط، آستانه درک بینایی کمتر است و واژه مورد نظر آسان تر و زودتر تشخیص داده میشود.
درباره تاخیر در رشد گفتار یا زبان بدانید.
کنترل حرکات چشم:
چشم ها تحت چند نوع کنترل قرار دارند:
کنترل کلی که معرف کنترل خودمختار است؛ بدین معنی که چشم ها، در ابتدای قطعه خواندنی و قبل از شروع خواندن، برای حرکت به سوی جلو با سرعت از پیش تعیین شده ای برنامه ریزی میشوند. کنترل دیگر، کنترل شناختی است. در این نوع کنترل، چشم ها بوسیله اطلاعات استخراج شده از متن کنترل می شوند. حد نهایت کنترل شناختی، کنترل مستقیم است و پس از شناسایی کلمه مورد توقف، دستور حرکت بعدی چشم را صادر می کند و این اطلاعات استخراجی از کلمه مورد توقف است که مکان حرکت چشم را تعیین خواهد کرد. شکل بسیار قوی کنترل مستقیم، فرضیه فوریت است. در این فرضیه اعتقاد بر این است که خواننده بعد از خواندن هر کلمه، بلافاصله آن را تفسیر می کند و تا زمانی که پردازش کلمه مورد توقف کامل نگردد، چشم حرکت نخواهد کرد.
فرآیندهای بینایی پیش نیاز اکتساب خواندن:
کنترل حرکات چشم: پژوهشگران معتقدند همزمان و موازی با رشد فرایندهای شناختی، الگوی حرکت چشم نیز تغییر می کند، زیرا لزوم برخورد با محرک های پیچیده تر مطرح است. الگوی حرکت چشم در طول خواندن پیشرفت ثابت و دائمی نشان می دهد. از جمله این پیشرفت ها می توان به کم شدن تعداد توقف ها و افزایش اندازه حرکات پرشی چشم اشاره کرد. همچنین مدت زمان توقف ها کاهش یافته و توقف های برگشتی و رو به عقب نیز کمتر می شوند. در برخی از کودکان، اختلال در موراد فوق می تواند منجر به اختلال در خواندن شود، از جمله وقتی پرش ها زیاد باشد و یا اندازه آن زیاد باشد، احتمال دارد کودک کلمه یا حرفی را نبیند و یا این که وقتی توقف های برگشتی زیاد باشد خواندن با شک و تردید شدید همراه خواهد شد.
رمز گذاری واحدهای بزرگتر از حروف منفرد: یکی از جنبه هایی که در اکتساب خواندن مطرح است، توانایی دست یابی به مهارتی است که بتواند واحدهای بزرگتر از یک حرف را نیز بازنمایی کند. مثلاً در فارسی در نهایت باید کودک توانایی رمز گذاری واحدهای بزرگتر از حروف یعنی “وا” و در انگلیسی “th”. در نهایت باید کودک توانایی رمزگذاری واحدهای بزرگتر کلمه را پیدا کند تا دیگر نیاز به خواندن از راه پر مشقت و وقت گیر آوایی را نداشته باشد. گفتنی است که اغلب کودکان تا سن 5 سالگی قادر به تشخیص کلمات به عنوان واحدهای منفرد زبان نیستند و همچنین اغلب کودکان مبتدی که خواندن را تازه شروع کرده اند تصویر روشنی از واحدهای کلمه ندارند.
جهت یابی سودار: برای خواندن، کودک نیاز دارد هم جهت خواندن در متن را بداند و هم جهت قرار گرفتن حروف در یک کلمه و از طرفی نیاز دارد تا جهت نوشتن حروف را نیز در مورد هر یک از حروف بداند. مثلاً برای نوشتن “ب” از سمت راست و بالا شروع می کنیم و بعد به پایین و سمت چپ می رویم و بعد به سمت بالا می رویم و تمام می شود و بعد هم نقطه زیرین را می گذاریم. در کودکان دچار اختلال خواندن، گاهی جهت ها از چپ شروع می شوند. بخصوص چون اعداد در فارسی از چپ به راست است دچار گیجی می شوند. باید در نظر داشت از نظر زبانی باید به مفهوم راست و چپ و دیگر مفاهیم مربوط تسلط داشته باشند.