بررسی بینایی و خواندن:
خواندن:
خواندن عبارت است از یک فرآیند پیچیده شناختی رمزگردانی نمادها به منظور ساخت یا استخراج معنی به کمک چشم. همانطور که گفته شد خواندن یک فعالیت پیچیده شناختی است، بنابراین ساختارها، عملکردهای فیزولوژیکی و فرآیندهای شناختی مختلفی برای انجام آن لازم هستند.
بینایی و خواندن:
هرچند که بدون چشم هم می توان خواند ولی در هر حال برای افراد بینا چشم عضو مهمی در خواندن است. اهمیت چشم به دلیل ساختار ویژه و عملکرد ویژه آن در حین خواندن و دیدن است. اولین ویژگی شبکیه چشم و دوم، نحوه حرکات چشم در حین خواندن است.
شبکیه و تیزبینی:
همانطور که می دانید شبکیه دو نوع گیرنده عصبی دارد: میله ای و مخروطی.
گیرنده های میله ای برای دریافت اطلاعات مربوط به تاریکی و روشنی و برای تشخیص حرکت می باشند.
گیرنده های مخروطی برای پردازش ظریف، تشخیص رنگ و تیزبینی و تشخیص جزییات هستند.
شبکیه دارای مناطق مختلفی است که عبارتند از:
حفره: محلی است در سطح پشتی شبکیه که 0 تا 2 درجه از زاویه بینایی اطراف مکان توقف چشم را اشغال می کند و حدوداً 3 تا 9 حرف از متن را شامل می گردد.
فراحفره: منطقه ای است که بلافاصله بعد از حفره و در دو طرف آن قرار دارد و حدودا 10 درجه از زاویه بینایی اطراف محل چشم را اشغال می کند که 4 درجه در سمت راست و 4 درجه در سمت چپ حفره می باشد.
محیط: این منطقه، بقیه شبکیه در ورای فراحفره را شامل می شود و بقیه کلمات خط افقی متن را که روی فراحفره نمی افتند، دربرمی گیرد.
تیزبینی در منطقه حفره به بیشترین میزان خود می رسد. در واقع حفره یک فرورفتگی در مرکز نقطه زرد است. تقریباً تمامی نقطه زرد از گیرنده های مخروطی تشکیل شده است. تجزیه و تحلیل جزییات بینایی در نور معمولی، در این نقطه به نحو احسن انجام می گیرد. هرچه تصویری که از حروف روی شبکیه می افتد از مرکز حفره دورتر باشد، تشخیص آن برای خواننده مشکل تر خواهد بود. هرچقدر که از منطقه حفره دورتر می شویم گیرنده های مخروطی کاهش یافته و میله ای ها افزایش می یابند. به همین دلیل هم پردازش اطلاعات بینایی در این منطقه ها محدود می باشد و جزییاتی که برای خواندن کلمات لازم است، در منطقه های دور از حفره قابل دستیابی نمی باشد، بدیهی است منطقه محیطی به دلیل این که عملاً گیرنده مخروطی ندارد و کاملاً از گیرنده های میله ای تشکیل شده در پردازش اطلاعات بینایی مربوط به خواندن دخالتی ندارد.
حرکات چشم:
وقتی که چشم به شیء متحرک نگاه می کند و آن را دنبال می کند حرکات موزون و یکنواختی دارد. اما اگر چشم به جسم ثابتی نگاه کند، یعنی خود چشم حرکت ندارد مثل کتاب، الگوی حرکتی چشم تغییر خواهد کرد. چشم نیز هنگام حرکت بر روی نوشته های ثابت متن دارای مجموعه ای از حرکات ناموزون است که به نام توقف و پرش های کوتاه معروفند.
توقف: حدود 90 تا 95 % زمان خواندن را اشغال می کند. مدت زمان این توقف ها بین 150 تا 500 هزارم ثانیه است.
توقف های چشم دو نوعند:
توقف پیشرو: توقف هایی است که از کلمات اول به سمت کلمات بعدی پیش می روند.
توقف پسرو: توقف هایی است که روبه عقب می روند.
همچنین درباره سندرم XXX (تریپل ایکس) تشخیص و درمان بدانید.
حرکات سریع و پرتابی: بین توقف ها روی می دهند و طول مدت آن ها حدود 25 تا 35 هزارم ثانیه برآورد شده است. اکثر این حرکات رو به جلو هستند و فقط 10 تا 15 % آن ها به سمت عقب می باشند. از هر 4 تا 5 حرکت پرتابی در ثانیه که رو به جلو هستند، حدود هر دو ثانیه یکبار، یک حرکت سریع برگشتی دیده می شود. این حرکات، حرکات سریع برگشتی نامیده می شود، اکثرا طولشان کوتاه است و خواننده فقط چند حرف به عقب بر می گردد. نوع دیگر حرکات سریع، حرکات سریع بازگشتی یا جریان بی وقفه بازگشتی می باشد. این حرکت نزدیک به انتهای خط شروع شده و به ابتدای خط بعدی ختم می شود.
جهت ادراک در حین خواندن:
ادراک متن به جهت خواندن متن بستگی دارد. خوانندگان زبان انگلیسی و یا هر زبان دیگری که از چپ به راست خوانده می شود، از سمت راست محل توقف، اطلاعات بیشتری دریافت می کنند. زیرا خواننده حین خواندن متن رو به جلو و به سمت راست پیش می رود و اطلاعات به عقب و سمت چپ ختم نمی شوند. البته محدودیت در تیزبینی باعث می شود که فقط 10 تا 15 فضای حرفی در سمت راست نقطه توقف، پردازش شود در حالی که وسعت این خزانه ادراکی در سمت چپ، فقط 3 تا 4 حرف است.
اما زبان هایی مثل فارسی که راست به چپ نوشته می شود، درست برعکس بوده و اطلاعات سمت چپ نقطه توقف، بیشتر پردازش می شوند. افرادی هم که دو زبانه هستند، جهت ناقرینگی در خواندن، به زبان مورد استفاده شان بستگی دارد.
مکان های توقف چشم در متن:
یافته های حاصل از پژوهشی نشان داد که خوانندگان عادی روی بیش از 80 % کلمات محتوایی و 40 % کلمات کارکردی توقف می کنند. زمانی که متن آسان بود یا لازم نبود که فرد به سؤالات درک متن پاسخ دهد تعداد توقف ها کاهش می یافت. وقتی از شرکت کنندگان خواسته می شد که متن را با سرعت زیادی بخوانند که حدودا 2 تا 3 برابر سرعت خواندن معمولی بود باز تعداد توقف ها کاهش یافت و طول حرکات پرتابی زیاد شد.
همانطور که گفته شد روی کلمات کارکردی کمتر توقف می شد، زیرا این کلمات زبان شناختی پربسامد بوده و تا حدودی پردازش می شوند. باید خاطر نشان کرد که مکان توقف به عملکرد کلمه در جمله نیز بستگی دارد، بطوری که فعل جمله بیشتر از اسامی، مورد توقف قرار می گیرد.