مطلب را با یک حقیقت شروع میکنم ، و آن این که همه ی جانداران همیشه دچار سطحی از اضطراب و استرس برای تنازع بقای خود هستند .
وقتی از تنازع بقا حرف میزنیم ، اصلا به این معنی نیست که فردی که سرپناه خوبی دارد و خورد و خوراک مطلوبی دارد ، دیگر نگرانی بابت تنازع بقا ندارد . بلکه تلاش انسان برای این که به اتوبوس برسد ، از برنامه مترو عقب نماند ، سر قرار هایش برسد ، غذای کافی بخورد ، جنس مخالف را به خود جذب کند و … هم ، نوعی تنازع بقا است ! نوعی آمادگی میطلبد و سطحی از هوشیاری را نیاز دارد .
تمام انسانها نیز هم به حکم جاندار بودن و هم به حکم متعالی بودن ، بسیار بیش از بسیاری جانداران ، درگیر و دچار استرس هستند . انسان بیشتر میخواهد ، متنوع تر میخواهد ، عظیم تر میخواهد ، فکورانه تر میخواهد ، بدیع تر میخواهد و برای رسیدن به خواسته هایش با موجودات باهوشی مثل خودش در رقابت و چالش است .
انسان ها بنا بر نظر آنافروید ، و سایر روانشناسان ، دارای دو نوع اضطراب تا آخر عمر هستند . دسته ای از آنها غریزی میباشند و مربوط به خلقت انسان ، که از آن جمله اند اختگی یا Castration که مربوط است به دوره های حسادت و رقابت کودک با والد همجنس برای جلب محبت والد غیر همجنس ( پیچیده شد .. مجبورم گذرا از آن عبور کنم . خلاصه اش نوعی از اضطراب که تحت عنوان عقده های اودیپ و الکترا در همه ی افراد وجود دارد ) ، اضطراب برای تنازع بقا ، رقابت ، برتری طلبی ، مهر طلبی ، انزوا طلبی و … دسته ای دیگر از اضطراب ها هم هستند که از آنها تحت عنوان اضطراب های عینی نام میبرند که اصطلاحا سوژه اش خیلی مشخص تر و واضح تر و عینی تر است . مثلا کودک از مشاهده ی یک مشاجره ی خانوادگی دچارش میشود /، امتحان ، لکچر ، حضور در جمع ، ….
بسیار مطلوب است که همین جا ، از خودمان بپرسیم ، اگر همه ی این اضطراب های لازمه ی زندگی انسان وار همه ی ما است و جزء لاینفک زندگی ما در تمام طول عمرمان میباشد ، پس چرا ما از اضطراب ، همیشه تلقی منفی ای داریم .
حقیقتش این است که تلقی منفی داشتن ، تلقی ای خام است . دوستان عزیز که الان در حال خواندن این مطلب هستند ، قطعا بهتر از من میدانند که داشتن سطح مشخصی از اضطراب ، سبب افزایش تمرکز ، افزایش کارایی و راندمان و عملکرد مطلوب تر در انسان میشود . مثلا تا سطح خاصی از اضطراب ، غده های فوق کلیه ، هورمون هایی مثل آدرنالین را ترشح میکنند ، خونرسانی هم به لوب فرونتال بیشتر میشود و این هر دو باعث آماده باش انسان و ارتقا سطح عملکرد او میشود . … میتوانم به همه ی دوستان قول بدهم که در اکثر موارد ، اضطراب پیش از امتحان ، ( به شرطی که خداوکیلی درسمون رو خونده باشیم ها ! ) بیش از آن که بر عملکرد ما تاثیر نامطلوب بگذارد ، سبب افزایش حافظه و تمرکز ما میشود .
اما گاهی ، اضطراب از این سطح مشخص و مطلوب بالاتر میرود . و گاهی با انواع مختلف خود ، در شرایط متعدد ، در هم پیچیده و همچون یک کلاف سر در گم میشود ، گاهی ساپورت ها و حمایت های اجتماعی مطلوبی از فرد مضطرب به عمل نمی آید ، گاهی فرد از هوش کافی برای به سلامت گذر کردن از اضطرابی که او را دارد غرق میکند برخوردار نیست . گاهی resilency یا تاب آوری فرد در مقابل میکرواسترسورها و ماکرو استرسورهای محیطی و عوامل استرس آور ، پایین است … در این مواقع هست که باید اعتراف کنیم ، اضطراب ، بدترین صدمه ها را به عملکرد ، اعتماد به نفس ، هویت ، و ارتباطات بین فردی و اجتماعی میزند .
در شماره ی بعدی ، به مفاهیمی از قبیل self control ، علایم و عوامل اضطرابی ، چرخه ی اضطراب اشاره میشود و اگر برنامه ها یی که در نظر گرفته ام ، طبق انتظار پیش بروند ، امیدوارم بتوانم در شماره ی سوم ، به کارکردها و روشهای کاهش اضطراب ( به خصوص در کودکان ) ، بازی درمانی و نقش آن در کاهش اضطراب اشاره کنم