مدل های خواندن

مدل های خواندن

مدل های خواندن:

مدل های خواندن به دو گروه عمده قابل تقسیم اند: مدل های متوالی و مؤلفه ای.

مدل های متوالی: مسیر و روند خواندن را از زمانی که خواننده اولین خط متن را می بیند دنبال کرده تا دریابند خواننده پشت سر هم چه مراحلی را طی می کند تا به معنا دست یابد.

مدل های متوالی در اکثر متون به سه گروه مدل های پایین-بالا (جزء به کل)، بالا-پایین (کل به جزء) و مدل های متداخل (تعاملی) تقسیم شده اند.

در مدل های پایین- بالا عقیده بر این است که ابتدا اطلاعات بینایی از میان مطالب نوشتاری نمونه برداری شده و بدون دخالت و تاثیر دانش جهانی عمومی خواننده، اطلاعات بافتی، و یا راهبردهای پردازشی سطح بالا، مراحلی را طی می کنند. مهم ترین و جامع ترین مدل پایین- بالا، مدل گاف است.

ویژگی اصلی مدل های بالا-پایین داشتن یک نظام پردازش اطلاعاتی در رأس است که معنای عبارت را برداشت می کند. خواننده نیز در فرایندهای سطح پایین خواندن یعنی دریافت اطلاعات بینایی و رمزگشایی آنها شرکت فعال دارد در حالیکه باید برای کسب کفایت در خواندن وابستگیش به عناصر بینایی به حداقل رسیده و به نشانه های معنایی متن توجه کند. بدین ترتیب او برای غلبه بر محدودیت ها و تنگناهای موجود در نظام پردازشی از دانش جهانی عمومی خود و اطلاعات بافتی متن استفاده کرده و درباره آنچه می خواند فرضیه ای می سازد و برای آزمودن فرضیه خود نمونه ای از متن می گیرد و در صورت مورد تایید بودن آن فرضیه ای جدید شکل می دهد و از نو شروع می کند. این فرایند فرضیه سازی توسط چرخه هایی چون چرخه های بینایی، درکی، نحوی و معنایی انجام خواهد گرفت. همچنین طبق ادعای ارائه کنندگان این مدل ها، زمانی که فرضیه خواننده رد می شود و مورد تایید قرار نمی گیرد، تمام حروف و کلمات را رمز گشایی می کند. معروف ترین مدل خواندن بالا-پایین به گودمن اختصاص دارد.

در مدل های متداخل فرض بر این است که خواننده برای تفسیر متن، از هر دو اطلاعات بالا-پایین و پایین- بالا استفاده می کند و فرایند خواندن یک کنش متقابل دائمی و پایدار بین این دو فرایند است.

مدل های متداخل معرف مکانیسم های جبرانی در عمل خواندن هستند که طی آن ها پردازش شناختی سطوح بالا بر راهبردهای رمزگشایی سطوح پایین تر اثر می گذارند. معروف ترین مدل های متداخل، مدل هایی است که توسط جاست و کارپنتر و پولاتزک و راینر ارائه شده است.

مدل های مؤلفه ای، خواندن را به فرایندهای سازنده اش تجزیه کرده و بررسی می کنند که خواننده از چه نوع دانشی استفاده کرده و هر یک از اجزای سازنده خواندن چگونه در ایجاد و استخراج معنا از مبحث نقش دارند. در واقع مدل مؤلفه ای به معرفی مؤلفه هایی می پردازد که خواننده از آن ها برای درک متن استفاده می کند. مدل های مؤلفه ای با درک خواندن در ارتباط هستند.

 

در ادامه به توضیح مفصل یکی از مدل های معروف خواهیم پرداخت که در متون اشاره ای مبنی بر تعلق آن به دسته خاصی از مدل ها نشده است.

مدل راه های مستقیم و واج شناسی خواندن (مدل مارشال)

مدل راه های مستقیم و واج شناسی خواندن یا مدل مارشال، سه راه برای خواندن مطرح نموده است و این گونه گفته است که خواننده در انتخاب هر یک از این راه ها مختار است.

سه مسیر عمده خواندن عبارتند از: مسیر مستقیم، مسیر آوایی و مسیر واژگانی.

مسیرمستقیم:

این مسیر مستقیم است یعنی نوعی دیدن و گفتن است. به این مسیر واژه خوانی نیز می گویند. افرادی که از این مسیر برای خواندن استفاده می کنند، با دیدن محرک بینایی (یعنی کلمه) اطلاعات لازمه مانند طول و شکل کلی کلمه را پردازش می کنند و در نتیجه نوعی بازنمایی کلی از کلمه بدست می دهند که منجر به دستیابی شخص به بازنمایی شفاهی یا خواندن کلمه می شود. سپس کلمه پیدا شده در بازنمایی شفاهی کلمه، در بازنمایی معنایی مورد بررسی قرار می گیرد.خواننده ای که از این مسیر استفاده می کند.

برای دستیابی به واژگان، فقط به راه بینایی متکی است و می تواند کلمات باقاعده و بی قاعده را خوب بخواند اما معمولاً نمی تواند کلمات بی معنی را بخواند. و بخاطر محدودیت در دستیابی به راه واژگانی، ممکن است در تفسیر کلمات هم آوا نیز به مشکل برخورد.

درباره همه چیز درباره تست شنوایی کودک بدانید.

مسیر آوایی:

ابتدا تحلیل اولیه بینایی از محرک بینایی (یا کلمه) انجام می شود و خواندنی بودن محرک تشخیص داده می شود. پس از تجزیه و تحلیل اولیه بینایی، کلمه به حروف تشکیل دهنده اش تجزیه شده و در مرحله بازنمایی حروف، هویت انتزاعی هر یک از حروف برایش مشخص می شود. سپس زنجیره حروف به مرحله تجزیه نویسه ای می رود و به قطعات نویسه ای تقسیم می گردد. پس از اینکه زنجیره مربوط به نویسه ها تجزیه شد، محصول آن وارد مرحله تبدیل نویسه به واج می شود و هر نویسه با واج منفردی تطبیق داده می شود. سپس رمزهای واجی با هم ترکیب شده و کلمه را می سازند و به مخزن نگهدارنده پاسخ می روند. اگر خواننده قصد داشته باشد که با صدای بلند بخواند، مخزن نگهدارنده پاسخ نظام تولیدی را بکار خواهد انداخت.

افرادی که از این مسیر استفاده می کنند فقط کلماتی را که دارای تناظر یک به یک واجی با قاعده هستند می توانند بخوانند و بدیهی است که در خواندن کلمات بی قاعده دچار مشکل می شوند.

 

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *