درک اکولالیا

درک اکولالیا

درک اکولالیا

افراد مبتلا به اکولالیا صداها و عباراتی را که می شنوند تکرار می کنند. آنها ممکن است نتوانند به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند، زیرا برای بیان افکار خود تلاش می کنند. برای مثال، فردی که مبتلا به اکولالیا است ممکن است فقط بتواند یک سوال را به جای پاسخ دادن به آن تکرار کند. در بسیاری از موارد، اکولالیا تلاشی برای برقراری ارتباط، یادگیری زبان یا تمرین زبان است.

اکولالیا با سندرم تورت متفاوت است، جایی که یک گوینده ممکن است به طور ناگهانی فریاد بزند یا چیزهای تصادفی را به عنوان بخشی از تیک خود بگوید. در این حالت، گوینده هیچ کنترلی بر آنچه که می گویند یا زمانی که آن را می گویند ندارد.

گفتار تکراری بخش بسیار رایج رشد زبان است و معمولا در کودکان نوپا که در حال یادگیری برقراری ارتباط هستند دیده می شود. در سن 2 سالگی، اکثر کودکان شروع به مخلوط کردن گفته های خود و تکرار آنچه می شنوند می کنند.

برای کودکان اوتیستیک یا کودکان دارای تأخیر در رشد، ابتلا به اکولالیا در دوران کودکی رایج است، به خصوص اگر آنها با تاخیر در رشد گفتار مواجه شوند.

شناسایی چرایی و چگونگی استفاده فرزندتان از اکولالیا به شما کمک می کند تا یک برنامه درمانی برای آن تهیه کنید. مشاوره با آسیب شناس زبان می تواند کمک کننده باشد.

علائم

علامت اصلی اکولالیا تکرار عبارات و صداهایی است که شنیده شده است. این امر می تواند فوری باشد و گوینده بلافاصله پس از شنیدن آن چیزی را تکرار کند. همچنین می تواند به تعویق بیفتد و گوینده چند ساعت یا چند روز پس از شنیدن آن چیزی را تکرار کند.

سایر علائم اکولالیا ممکن است شامل ناامیدی در حین گفتگو، افسردگی و لال شدن باشد. یک فرد مبتلا به اکولالیا ممکن است به طور غیرمعمولی تحریک پذیر باشد، به خصوص وقتی از آنها سؤال می شود.

علل و عوامل خطر

همه کودکان زمانی که زبان گفتاری را یاد می گیرند، اکولالیا را تجربه می کنند. اکثراً با بالا رفتن سن افکار مستقلی را توسعه می دهند، اما برخی همچنان آنچه را که می شنوند تکرار می کنند. کودکان دارای ناتوانی های ارتباطی برای مدت طولانی تری عبارات تکراری را حفظ می کنند. کودکان اوتیستیک به ویژه مستعد ابتلا به اکولالیا هستند.

برخی از افراد تنها زمانی که مضطرب هستند این مشکل را تجربه می کنند. سایرین همیشه آن را تجربه می کنند، که در نهایت ممکن است باعث شود که آنها ساکت شوند زیرا نمی توانند خود را بیان کنند.

بزرگسالانی که دچار فراموشی شدید یا ضربه به سر هستند ممکن است در حین تلاش برای بازیابی توانایی های گفتاری خود، اکولالیا را تجربه کنند.

انواع اکولالیا

دو دسته اصلی اکولالیا وجود دارد: اکولالیای کاربردی (یا تعاملی) و اکولالیای غیرتعاملی، که در آن صداها یا کلمات ممکن است فقط برای استفاده شخصی به جای ارتباط باشند.

اکولالیای تعاملی

اکولالیای عملکردی، تلاشی برای برقراری ارتباط متقابل است که به عنوان ارتباط با شخص دیگر عمل می کند. مثالهای آن عبارتند از:

نوبت گیری: فرد مبتلا به اکولالیا از عباراتی برای پر کردن یک تبادل کلامی متناوب استفاده می کند.

تکمیل کلامی: گفتار برای تکمیل روال های کلامی آشنا که توسط دیگران آغاز می شود استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر از افراد مبتلا به اکولالیا خواسته شود تا کاری را انجام دهند، ممکن است بگویند “کارت خوب بود!” در حالی که آن را تکمیل می کنند، آنچه را که به شنیدن عادت کرده اند بازتاب می دهند.

ارائه اطلاعات: ممکن است از گفتار برای ارائه اطلاعات جدید استفاده شود، اما ممکن است اتصال نقطه ها دشوار باشد. ممکن است مادری از فرزندش بپرسد که مثلاً برای ناهار چه می‌خواهد، و او آهنگی را که از یک آگهی تبلیغاتی گوشت ناهار می‌خواند بخواند و بگوید که ساندویچ می‌خواهد.

اکولالیای غیر تعاملی

اکولالیای غیرتعاملی معمولاً به عنوان ارتباط در نظر گرفته نمی شود و برای استفاده شخصی مانند برچسب زدن شخصی یا خود تحریکی در نظر گرفته شده است. مثالها عبارتند از:

گفتار غیر متمرکز: فرد مبتلا به اکولالیا چیزی می گوید که هیچ ارتباطی با زمینه موقعیتی ندارد، مانند خواندن بخش هایی از یک برنامه تلویزیونی در حین راه رفتن در کلاس درس. این رفتار ممکن است خود محرک باشد.

ارتباط موقعیت: گفتار توسط یک موقعیت، دیداری، شخص یا فعالیت تحریک می شود و به نظر نمی رسد تلاشی برای برقراری ارتباط باشد. برای مثال، اگر شخصی یک محصول با نام تجاری را در فروشگاه ببیند، ممکن است آهنگی را که از آگهی‌های تبلیغاتی گرفته شده است بخواند.

تمرین: گوینده ممکن است قبل از اینکه با صدای معمولی پاسخ دهد، چند بار همان عبارت را به آرامی با خود به زبان بیاورد. این ممکن است تمرینی برای تعامل آینده باشد.

خود هدایتی: افراد ممکن است از این جملات برای گذراندن یک فرآیند استفاده کنند. برای مثال، اگر در حال درست کردن ساندویچ هستند، ممکن است به خود بگویند: «آب را باز کنید. از صابون استفاده کنید. دست ها را بشویید. آب را ببندید. دست ها را خشک کنید. نان بگیر نان را در بشقاب قرار دهید. گوشت ناهار را بگیرید، و به همین ترتیب تا زمانی که فرآیند تکمیل شود.

 

0/5 (0 دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *